سلام
اين چند روزه اتفاقات زيادي افتاده که نمي دونم از کجا شروع کنم بابا شما رو برده آرايشگاه موهات رو کوتاه کرده و وقتي ازت مي پرسم آقاي آرايشگر چه کار کرده ؟ مي گي ويش ويش ويش محمد امين قبل از آرايشگاه محمدامين گلم بعد از آرايشگاه از اتفاقات ديگه برات بگم که روز پنج شنبه مورخ 26/5/91 چهلم بي بي فاطمم بود و روز عيد فطر هم عيداول بيبي فاطمه و بابا حسين بود.خدا رحمتشون کنه . خونه بي بي فاطمه رويا جون و عمه صديقه و رضا و علي آقا بودند و خيلي هاي ديگه که شما با علي آقا خيلي جور شده بودي و بازي مي کردي و بدون اينکه من متوجه بشم خوابت مي کرد و کلي بهت خوش مي گذشت. خونه بابا حسين هم دايي اکبر با آب پاش که سبزي ها رو آب ميداد با شما...
نویسنده :
مامان الهه
11:41